نویسنده: روح الله مرتضوی نژاد
بگو چه دیده ای ای چاه در کنار علی
بگو تو مخزن اسرار و رازدار علی
چه دیده ای که چنین در زمین فرو رفتی
چها شنیده ای از رنج بی شمار علی
بگو پیامد پیمان شکستن قومی
سوار بر شتر نفس و کارزار علی
به نیزه بردن قرآن و حکم تن دادن
به جام زهر و سپس سلب اختیار علی
ازین جماعت کج فهم و جهل جریانی
که چشم فتنه شد و چشم اشکبار علی
فسانه نیست نه این چاه، چاه تاریخ است
سروده درد دل خود به استعاره علی
نفاق و قدرت و ثروت همان سه یار قدیم
قیام کرده به تکرار روزگار علی
"چراغ مصطفوی با شرار بولهبی ست"
قرائت اموی زهر ناگوار علی
کجاست صبر و بصیرت، کجاکجا عمار؟
کجاست مالک سردار سربدار علی؟
زمانه پرشده از قیل و قال دجالان
کجاست وارث برحق ذوالفقار علی
غبار فتنه آخرزمان بلند شده
میان معرکه مردی است از تبار علی
یزید پشت یزید و زیاد پشت زیاد
علی است یار علی تا علی است یار علی
فسانه نیست، ببین امتحان تاریخ است
که شیعه لاف زدن نیست با شعار علی
سحر به مصحف تاریخ استخاره زدم
غدیر باز غدیر و علی دوباره علی
نه استخاره نشد انتخاب باید کرد
کنار گود بمانیم یا کنار علی؟
غدیر باز غدیر و علی دوباره علی/ احسان کاوه!
کلمات کلیدی :